پنجشنبه، مهر ۱۵، ۱۳۸۹

ارزوهای خیالی!!!

من ادم جاه طلب و زیاده خواهی هستم!!!
ارزوهای زیادی دارم!!! خواسته و هدفهای کوتاه مدت و بلند مدت بی شمار!!!
اما....
هم لقمه رو به اندازه دهنم بر میدارم و هم پامو اندازه گلیمم دراز میکنم ...
ارزویی اگر هست دور از انتظار نیست ,دور از دسترس و غیر قابل تصور نیست !!!
میدونم غیر ممکن ,غیر ممکن است, میدونم انسان توانایی بدست اوردن هر چیزی رو که اراده کنه داره و خواستن توانستن است !
اما...
اما اگر خواستنی بی منطق باشه ,توانستنی هم پشتش نیست !اگر به حرف زدن ,رویا پردازی ,خیال سازی ,نقشه کشی, بگذره هم که دیگه هیچ...
مثال؟؟؟
خوب ادمی را میشناسم که عاشق هیوندا کوپه هست و میگه یا ماشین نمیخره یا باید همین ماشین رو بخره, وضع مالی؟؟؟ خیلی خیلی معمولی ,تقریبا نزدیک خط فقر ... شغل ؟ کارمند ...
ادم دیگری را میشناسم که عشق سفر به فرنگ را داره, سالهاست که تمام زندگی رو ول کرده و چسبیده به اینکه کجا بهترو ارزان تر است ,کجا کدام رشته تحصیلی, کدام کار, کدام مکان دیدنی ,بهترین گزینه است ! نتیجه؟ همچنان در شهر خودش بی کار, بی تحصیل بی درامد, سر میکند و هر روز ناراحت تر و دپرس تر از روزهای قبل گریه و ناله کنان شاکی است که چرا همه میرن و اون نمیتونه بره !
این ادم نه خونواده ای برای ساپورت کردنش داره ,نه پولی واسه حتی شروع کارای درخواست بورسیه تحصیلی و نه تحصیلات انچنانی که به پشتوانه اش پذیرش بگیره ,که حتی اگه بگیره هم ,خرج ثبت نام رو نداره !
ادم دیگری رو میشناسم که تا ظهر میخوابه, عصر به کارای زیباییش میرسه ,شب به عیش و نوش و خوش گذرونی و دوباره فردا همین برنامه و ارزو داره پول دار شه, اونقدر که بی دقدقه هر روز یه مدل لباس و یه مدل کیف و کفش و طلا دورو برش باشه !هر شب خواب پول و سرمایه هنگفت میبینه و...
ادم دیگری رو میشناسم که کافی شاپ یا رستوران نمیره ,دریا نمیره و میگه به اینا که نمیگن تفریح ,ادم باید بره یه کافه کنار دریا با صدای مرغای دریایی, یا یه رستوران که توش مشروب سرو شه, یا کنار دریایی که راحت بشه با مایو کنارش حموم افتاب گرفت ! اگه نشه اینجوری تفریح کرد نرفتنش بهتره!!!
خوب, ادم وقتی ارزوی محالی داشته باشه ,وقتی هدف غیر قابل دست یافتنی رو بخواد, وقتی حد و حدود خودش رو رعایت نکنه ,وقتی زندگیش رو بر پایه خیال و رویا برنامه ریزی کنه ,طبیعتا نتیجش ,همین گریه ها, افسردگی ها ,ناامیدی ها, سر خوردگی ها, پیش میاد!!!
گاهی باید ایستاد ,چشم از گذشته و اینده بر داره ,زمان حال رو بررسی کنه ,خودش, جایگاهش ,موقعیت خودش و خونوادش رو ارزیابی کنه و یه نگاه به اونجایی که ارزوی رسیدن بهش داره بندازه و ببینه ایا با شرایطش میتونه به اون برسه ,امکان داره ,حتی اگه 1% یا نه 1هزارم درصد هم اگر امکانش هست یا علی بگه و دست روی زانو بذاره و ی کار جدی بکنه واسه رسیدن و اگه نه بهتر تغییرش بده ,منطقیش کنه ,با حساب و کتابش کنه و بعد به مرحله عمل برسونش !!!!

۱ نظر:

M.K گفت...

M.K گفت...
آدما چهار دسته اند: 1- دسته ای که نفهم بدنیا میان , با همون نفهمی زندگی میکنن و آخرش هم نفهمانه ریق رحمت و سر میکشن 2- اون دسته ای که فهیم متولد میشن و بعداً پیچ و خمای زندگی نفهمشون میکنه و شاید تا آخر عمر نفهم بمونن,شایدم دانا شن و بمیرن 3- دسته ای هستن که سه مرحلهٌ زندگیشونو فهیم هستن ,یعنی تولد,زندگی و مرگ.اینا آدمایی هستن که زحمت زیادی رو دوششون نیست جز زحمت حفظ فهمشون 4- و دستهٌ آخر و شاید , شاید بشه گفت عملگراترین گروه, آدمایی هستن که حالا یا دانا یا نفهم به دنیا سلام میگن , حتماً در گیرو دار زندگیشون نفهم میشن اما با مرارتها,ممارستها و تکرارهای با ارزش به قلهٌ فهم و دانایی میرسن . این شیرینی هیچ جایگزینی نداره و فقط خود آدم که با تمام وجود لمسش میکنه و قدرو منزلتشو میدونه. من دست این گروه رو ارادتمندانه میفشارم و غیرتشونو ارج مینهم.
مطلب خوبی بود.امیدوارم همهٌ آدما یا جزؤ گروه سه باشن و یا چهار ...

اکتبر ۷, ۲۰۱۰، ساعت ۱۶:۴۲