این منم, نفرین شده از سالهای دور, تا به هراندازه که هستم , در ابدییتی فنا و نفرینی که بدان گرفتار امدم, به جرم گناهی کبیره در سرزمینی دور و شاید در سیاره ای دیگر , باشد که با این جسم زمینی تاوان پس دهم و در ظاهر واقعی خود حلول کنم وامرزیده شوم پاک بر گردم به انجا که باید...
جمعه، بهمن ۰۹، ۱۳۸۸
مفر!!!
اي سرگردان دشتهاي به خواب رفته ,شهرهاي خاك الود و خارزارهاي خاموش ! از دست رنج هاي پير و زخمهاي كهنه به كجا مي توان گريخت ؟ كه انها جزيي از وجود تو شده اند ,و تو چيزي به جزكل رنج هاي خويش نيستي.!
۲ نظر:
به به
mobarake
ارسال یک نظر