این منم, نفرین شده از سالهای دور, تا به هراندازه که هستم , در ابدییتی فنا و نفرینی که بدان گرفتار امدم, به جرم گناهی کبیره در سرزمینی دور و شاید در سیاره ای دیگر , باشد که با این جسم زمینی تاوان پس دهم و در ظاهر واقعی خود حلول کنم وامرزیده شوم پاک بر گردم به انجا که باید...
پنجشنبه، مهر ۰۹، ۱۳۸۸
كبوترانه به اين سايه سار دل بسته ايم شقايقانه به اين ابرهاي باراني كسي هميشه از ان سوي جاده ها ميگفت كه مي رسيم اخر به خط پاياني
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر