پنجشنبه، فروردین ۲۰، ۱۳۸۸

برای نیکویی روزهای بهاریت دعا میکنم......

در مسیر باد مینشینم شاید که این روح نواز بوی تو را بیاورد, در کران دریا به روی موجها خیره میمانم شاید که این غرنده نشان تو را بیاورد, و امروز در این بهار سبز به شکوفهای نوروزی چشم میدوزم باشد که خبر سلامت تو را به من بنمایاند و با زبان معطر خود بگوید که تو بهار نیکویی را اغاز کرده ای.....
از کنار برکه نیلوفرهای ابی میچینم ,انها را توی گلدان میگذارم و روی سفره 7سین کنار ایینه ,.تا اگر از راه رسیدی تقدیم گامهای محکم و چشمان مهربانت کنم....
یاد تو را در گوشه ای دست نخورده از یادواره های ذهنم حکاکی کردم و امروز در تولد خاک ان را مرور میکنم به این امید که بهاری را در کنار خاطرات خوش با تو بودن اغاز کنم....

هیچ نظری موجود نیست: