شنبه، شهریور ۱۴، ۱۳۸۸

......... با من زاده شده من رها نميكنه!

_امشب از اون شباس كه مي خونه ميرم من سراغ مي و پيمونه ميرم من
_ساقي ساقي اي ساقي باز مستم و ديوونه غم عشق و رسواييم ديگه از كي پنهونه
_ساقي بده جامي كه بسوزم با غمها
_مستي هم درد من ديگه دوا نميكنه........

هیچ نظری موجود نیست: