چرا؟ چرا؟ چرا؟
به همين سادگي؟ به همين راحتي؟ مگر ميشود؟
چطور امكان دارد؟ مگر ما انسان نيستيم؟ ادم نيستيم؟
من از جنس اهنم؟ من سنگم؟ سيب زميني بي رگ؟
در باور من كه نيايد ,تو نيز باور نكن! تو كه مرا به اندازه خودم ,شايد بيشتر مي شناسي! تو نيز باور نكن!
اين لرزش دست, .............. حذف شد................
باور نكن ,اگر به معناي واقعي كلمه گر گرفتم ,حرارت از وجودم بلند شد, اين اب كه از چشمانم امد, اين سرخي چشمانم, از فضاي پر دود بود! نه از....!!!
حتي اگر صداي قلبم رو, توي اون همه صدا شنيدي! باور نكن! گاهي قلبها ,صداي قلبها ,طپش قلبها, دروغ مي گويد! تو باور نكن!
تو كه نزديكي ,مثل خود خدا! تو كه مي شناسيم !باور نكن !
اگر تو باور كني, من باور ميكنم و ميشكنم, فرو مي ريزم ,خيلي ساده !
حال من خوب است, من ديروز كه ديدييم ,بعد از 2 هفته, اره, حال من خوبه, تو باور نكن!!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر